Saturday, April 29, 2006

مسئله! از اونجايي که عدالت خداوند متعال يک اصل بديهي شمرده مي‌شه، از تمامي دوستان دانشمندم تمني دارم که مشکل من رو در مورد اين گشت‌هاي ارشاد نيروي انتظامي که جديدا راه افتادن حل کنند:

1- يکي از مراکز تردد دختر و پسرهاي جوان خيابون جردنه و دائم توش بالا و پايين ميرن و براي گشت ارشاد هم همينطور. با اين تفاوت که خونه خيلي از اين پسر و دخترا شمال شهر و نزديک خود جردنه ولي گشت ارشادي‌ها بايد 20-30 کيلومتر رو طي کنن تا برسن به جردن.

2- ماشين‌هاي پسرها و دخترا معمولا گرون و مدل بالا هستش و ماشين گشت ارشادي‌ها هم بنزهاي گرون آخرين مدله. با اين تفاوت که براي گروه اول باباها شخصي پولشو دادن ولي دومي از محل بودجه عمومي مملکت خريداري شده (البته اين شباهت هم هست، پول هر دوش رو باباهاي اون پسر و دخترا دادن!)

3- تو هر ماشين دو تا پسر جلو و دو تا خانوم عقب مي‌شينن و در گشت‌هاي ارشاد هم همينطور! با اين تفاوت که اولي‌ها کلي ميگردن دو نفر رو پيدا ميکنن که عقب بشينن ولي دومي‌هارو از روي اجبار کاري دو نفر رو به زور ميشونن صندلي عقب. تازه وقتي دو نفر صندلي عقب نشستن اون پسرها جرات ندارن ديگه به دختراي ديگه نگاه کنن و باهاشون حرف بزنن ولي در مورد گشتهاي ارشاد حضور اون دو تا خانوم باعث ميشه که آقايون مجوز حرف زدن و نگاه کردن خانوما رو داشته باشن!

4- هر دو گروه کارشون اينه که تو خيابون چرخ بزنن و بنزين بسوزونن و هوا رو آلوده کنن ولي اولي‌ها نبايد اين کار رو بکنن ولي دومي‌ها چرا!

5- مردان گروه اول دايم کله‌هاشون از ماشين بيرونه و سرگرم ديد زدن بالا و پايين بانوان بيرون هستن و گروه دوم هم دقيقا همينطور. با اين تفاوت که اولي بايد شخصا پول ماشين و بنزين رو بده ديد بزنه ولي خرج دومي رو ما بايد بديم که آقايون ديد بزنن! تازه آقايون اول گناه ميکنن به خرج خودشون ديد مي‌زنن و گروه دوم به خرج ما با ديد زدن بانوان مي‌رن بهشت...

6- کار هر دوشون صحبت کردن و گپ زدن با خانوم‌هاي شل حجابه ولي گروه اول پول خرج مي‌کنن، وقت مي‌ذارن و از کار و زندگي ميافتن که قربون صدقه خانوم‌ها برن ولي دومي‌ها کارشون اينه و بابتش از من و شما پول مي‌گيرن که به خانوما گير بدن و حرصشون بدن.

خداوندا، پروردگارا، قربون اون بزرگي و حکمتت برم. چطور بعضي آدم‌ها رو از شکم مادر خوش‌شانس به‌اين دنيا مياري که اين برادران ارشاد از کجا و چه وضعيتي به‌اين شغل مي‌رسن که با پول مردم سوار بنز مردم بشن، از صبح تا شب تو جردن بالا و پايين برن، در حالي که دو تا خانوم صندلي عقب هستن دخترا و خانوماي شل حجاب رو ديد بزنن و بعضا يه گپي هم زده بشه، آخر ماه هم حقوقشون رو به‌همراه اضافه‌کار و همچنين حق صعوبت (!) بگيرن.

Wednesday, April 19, 2006

براي ديدن خلاصه تاريخ ايران اينجا را کليک کنيد. از خوندنش هم لذت ميبريد و هم عبرت ميگيريد...

Monday, April 10, 2006

زايران و از ترک و از تازيان
نژادي پديد آيد اندر ميان

نه دهقان، نه ترک و نه تازي بود
سخن‌ها به‌کردار بازي بود

همه گنج‌ها زير دامان نهند
بکوشند و کوشش به‌دشمن دهند

به‌گيتي کسي را نماند وفا
زبان و روان‌ها شود پر جفا

بريزند خون و از پي خواسته
شود روزگار بد آراسته

زيان کسان از پي سود خويش
بجويند و دين اندر آرند پيش

حکيم ابوالقاسم فردوسي (بيش از 1000 سال پيش)