Tuesday, June 06, 2006


هروقت در محضر دوستان، اقوام و يا محل‌هاي عمومي هستيم، معمولا يه بحثي در مورد اين‌که اين دولتي‌ها فلان مي‌کنن، اين حکومت بيسار هستن و ... پيش مياد و همه با علاقه وافر يه تک مضرابي در ‌خصوص آرزوي عقل گرا بودن حکومت ميان. اين‌وسط چيزي‌که مسکوت مي‌مونه، اينه که اگه يه حکومت عاقبت‌انديش، وطن‌پرست و باسواد بخواد به ايران حکمراني کنه، وقتي پابرجاست که از تو مردم در بياد، براساس نيازهاي مردم برنامه‌‌ريزي کنه، توسط مردم اجراي حکم کنه و توسط همين مردم تحت نظارت و پاسداري قرار بگيره.

حالا دوستان من، فرض کنين الان قراره حکومت جديدي که دوست دارين رو پايه‌ريزي کنيد. اين حکومت قراره از تو مردم در بياد. پس 1% قشر باسواد سياسي و روشنفکر ما لطف کنند براي شروع حکومت، هر کدوم 3 نفر رو معرفي کنن که دروغگو نباشه، رشوه نگيره و نده، دزد نباشه، عرق ميهني داشته باشه، حداقل يه‌بار تاريخ ايران رو خونده باشه که 2500 سال رو دوباره از اول شروع نکنه، تنبل و تن‌پرور نباشه و حداقل يه‌بار به‌جاي قرقر کردن و خالي‌بستن فکر کرده باشه که مشکل ما چيه و مملکت به‌چه چيزي احتياج داره... زياد نيست‌ها... اگه نميشه 2،000،000 نفر رو پيدا کرد، با 100،000 نفر هم ميشه...

حکومت جديد قراره براساس نيازهاي مردم برنامه‌ريزي کنه. نياز همين الان مردم ما حقوق گرفتن به‌اندازه 10 برابر الان از محل آوردن نفت به‌سر سفره و کاهش ساعات کاري از 1 ساعت در روز به 15 دقيقه است. از طرفي دلشون مي‌خواد که نيروي انتظامي به حجابشون، مجلس بزن و برقصشون، خانوم‌بازيشون و مجالس ترياک‌کشيشون و خريد و فروش فيلم‌هاي پورنو، مجالس خانوادگي و استخرهاي زنانه گير نده. ماهواره رو هم که نمي‌تونن جلوش رو بگيرن. خوشت مي‌ياد فردا که حکومت عقل‌گرا اومد سر کار 90% کارمنداي دولت و تمام نون‌خورهاي اضافي رو بندازه بيرون و کار رو بسپره دست بخش خصوصي؟ دوست داري از فردا ديگه براساس شايستگي‌هات کار گير بياري نه فاميل بودنت با فلان آبدارچي اداره؟ دوست داري از اين به‌بعد از 8 ساعت کاري مجبور باشي 5/7 ساعتش رو بازده داشته باشي چون اگه از زير کار در بري درجا اخراج مي‌شي؟ واقعا همين الان اگه حقوقت رو 5 برابر کنن، بازده‌ات رو نميگم 5 برابر، 3 برابر مي‌شه؟ خالي نبند تو رو خدا...

حکومت جديد قراره توسط خود مردم اجراي حکم کنه ولي اولين مشکل اينه که کي گفته اصلا اين مردم نياز به اجراي قانون دارن؟ فکر مي‌کني من خوشم مياد وقتي مي‌تونم نصف مسيرم رو تو ورود ممنوع‌ها طي کنم يه نفر بياد شاخ بشه نذاره؟ دومين مشکل هم اينه که مثلا الان از 1000 تا پليس تو خيابون بپرسي "در يک ميدان حق تقدم با کدام ماشين است؟" ممکنه که فقط 200 نفرشون بدونن قانون چي ميگه. سوم هم اينکه مگه الان قانون دست مردم نيست؟ مگه اوني که جلوي ماشينت رو مي‌گيره از مردم نيست؟ مگه تو که کارت سبز لاي مدارکت مي‌ذاري ميدي دستش از همين مردم نيستي؟ مگه از همين مردم نيست که مدارکت رو بدون کارت سبز تحويلت مي‌ده؟ اگه حکومت جديد بخواد درست کنه اين رشوه دادن و رشوه‌گيري ما رو، مجبوره نصفمون رو بندازه تنگ زندون و يا اعدام کنه. خوشت مي‌ياد اعدام شي؟ (البته مي‌دونم دوست داريم که گوشه زندون بخوريم و بخوابيم و صفاسيتي...).

آخرين قسمتش که نظارت و پاسداري از حکومت جديده هم که ما مي‌دونيم جوکه ديگه... اميرکبير مرحوم يک‌دهم همين کارها رو مي‌خواست بکنه که بابابزرگاي ما زدن کشتنش... چرا فکر مي‌کني وقتي بابابزرگ‌هاي ما 2500 ساله که يک اشتباه رو 50 بار تکرار مي‌کنن، اين‌دفعه ما اين‌کار رو نمي‌کنيم؟...