Sunday, July 10, 2005


سخن نغز اثر طبع روان استاد مازيار: برود ز دل هر آن‌كه از ديده رود
ترجمه فارسي از حكيم دهخدا: از دل برود هر آن‌كه از ديده برفت

جدا از قصد اصلي اين نوشته كه همانا ضايع كردن استاد مازيار به‌خاطر شخم زدن زبان پارسي مي‌باشد، نوشته كامل اين دوست از ديده برفته (كه حالا نمي‌دونم ما از ديده ايشون رفتيم يا ايشون از ديده ما تشريف برده ولي كلا نسبت به‌هم از ديده رفتيم) يه كم ما رو قلقلك داد و به‌ياد دوست فاشيست ديگه‌اي به اسم خاله فرنوش افتاديم كه اعتقاد دارن هر كسي كه رفت خارج با مرده فرقي نداره.

نظر به‌اين كه از ديدگاه رياضي (ر. ج. تئوري آشوب از مبحث رياضيات ديناميك) هر موجود زنده و مرده‌اي در جهان، هر جاي جهان كه باشد، بالاخره يه تاثيري روي يه جايي از آدم داره (ولو دل) دلم نمي‌خواد تاثيرگذار بودن خلايق رو (حتي اگه نشناسمشون) رو زندگيم نديده بگيرم. ليكن اين‌كه اگه كسي از ديده برود از دل هم مي‌رود جاي بحث و تعمق داره و حتي بدتر از اون مي‌شه اين قضيه رو مطرح كرد كه آيا اگر تاثير كسي در زندگي آدم از يك مقدار مشخص كمتر بشه مي‌توان آن شخص را از لحاظ تاثير بر زندگي خود مرده فرض كرد يا خير؟

مسئله رياضي: يكي از همين دوستان بي‌تاثير به‌نام آقاي سام دو روز تعطيل زندگيش رو به‌خاطر علاقه به‌اين استاد ضايع كرد و 4 عدد دي‌وي‌دي MP3 كامل كه معادل 25 عدد سي‌دي مي‌شه براي ايشون از روي چند عدد هاردديسك پر انتخاب كرده و كپي كردن تا استاد هنگام تئوريزه كردن نسبي‌گرايي مطلق بتونن از شنيدن موسيقي لذت ببرن. ايشون چقدر در زندگي استاد زنده بوده و كي مي‌ميرن؟
راهنمايي: ايشون در عرض 3 روز تورنتو رو از يك شهر زنده و شرقي (به زعم خودشون) كه مي‌خواستن اونجا رو مفتخر كنن براي نقل مكان و زندگي، به يك شهر كلافه‌كننده و دلگير تبديل نمودن.

No comments: