Friday, August 26, 2005


ديروز مريم رو برديم فرودگاه جديد تا مغزش فرار كنه. برعكس تمام منتقدين و غرغركنندگان رسمي و غير رسمي كه مي‌خوان تلاش‌هاي گسترده مسئولين براي انتقال پروازهاي تهران از مهرآباد به اونجا رو زير سئوال ببرن، من كاملا از اين طرح دفاع مي‌كنم و به‌نظرم در نوع خودش يكي از بهترين و ثمربخش‌ترين طرح‌هاي تاريخ ايرانه. از وقتي كه به‌قصد اين فرودگاه پاتون رو از خونه مي‌ذارين بيرون، تمام مسير و در و ديوار مي‌تونه تمامي دلايل شما رو براي فرار از اينجا تاييد كنه، اين طرح يك‌جا و به‌تنهايي مي‌تونه تمام فك و فاميل‌ها و دوستايي كه به شما فحش مي‌دن كه چرا دارين مي‌رين رو توجيه ‌كنه و دست آخر هم غم و غصه اطرافيان و خودتون براي جدايي كمتر مي‌شه و همه پاي هواپيما از صميم قلب خوش‌حالن كه دارين مي‌رين و كسي حتي يه قطره اشك هم نمي‌ريزه.

دوستاني كه شنيده‌‌اند فاصله "تهران تا فرودگاه در اتوبان تهران-قم سي و چند كيلومتر است" حواسشون رو جمع كنن. البته مسئولين دروغ نگفته‌اند چون واقعا وقتي از عوارضي تهران-قم رد مي‌شين سي و چند كيلومتره ولي براي رسيدن به اون سي و چند كيلومتر مجبورين حدود چهل تا پنجاه كيلومتر تو ترافيك تهران برين تا برسين به عوارضي! من سه بار تاحالا رفتم اونجا و موقع راه افتادن كيلومترشمار ماشين رو صفر كردم و وقتي برگشتم خونه كمتر از 150 كيلومتر رو نشون نداده و بنزين تو باك ماشين نصف شده! يعني يه رفت و برگشت شما از تهران به فرودگاه تهران به اندازه يه سفر به نواحي شمالي کشور طولشه!

ولي اصلا نگران طولاني بودن مسير نباشيد چون مسير اصلي رسيدن به اول اتوبان قم، اتوبان آزادگان هستش و يكي از خوبي‌هاي اين اتوبان اينه كه از ترس و وحشت نزديكي ملك‌الموت به خودتون اصلا فرصت نمي‌كنيد براي دوري عزيزتون ناراحت باشين. سرعت متوسط ماشين‌ها در اين اتوبان 110 كيلومتردرساعت به بالاست. البته خودروهاي كوچك همه 130 به بالا مي‌رن ولي تعدد ماشين‌هاي سنگين مثل كاميون و تريلي كه با 100 كيلومتردرساعت حركت مي‌كنن و از ميون ماشين‌هاي ديگه ويراژ مي‌دن اين متوسط رو پايين مياره! خلايقي هم كه فكر مي‌كنن كاميون‌ها بدترين راننده‌ها هستن، فقط دارن گناهشون رو مي‌شورن. با يه آمارگيري تو اين جاده مي‌فهمين كه از لحاظ رانندگي كثافت، بدترين‌ها به‌ترتيب عبارتند از: 1- وانت‌هاي زامياد و مزدا 2- پيكان‌هاي جوانان با لاستيك مارشال دور سفيد 3- پيكان‌هاي جوانان با لاستيك معمولي 4- تريلي‌هاي بدون بار 5- تريلي‌هاي با بار 6- حالا رسيديم به كاميون‌هاي خاور! فكر كنم نصف تصادف‌هاي منجر به مرگ تهران هم همين‌جا اتفاق مي‌افته چون هر 10 كيلومتر يه بار ترافيك مي‌شه و مي‌ري جلو مي‌بيني كه دوتا ماشين به‌هم زدن كه يكيش كاملا له و لورده شده و راننده اون يكي ماشين (اگه زنده مونده باشه) سرشو گرفته تو دستاش و داره اسف مي‌خوره به حال ماشين خودش! دراين مسيره كه مغز فراري كه قاعدتا يه‌ذره منطق سرش مي‌شه (چون عقلش رسيده كه فرار كنه) مي‌فهمه كه راستي‌راستي جونشو ورداشته داره از اين مملكت مي‌ره و همه خوشحالن و بهش مي‌گن خوش‌به‌حالت ديگه اين رانندگي كثافت ايراني رو نمي‌بيني.

ولي خوب همه اين مسير هم بد نيست. اون بنده خدايي كه تا دم آخر پله هواپيما هم قلبش داره براي خاطراتش تو ايران مي‌تپه مي‌تونه تو اين مسير در حالي كه با چشماني پر از اشك سرشو به شيشه ماشين تكيه داده و آفتاب داره تو فرق سرش مي‌خوره به صحنه‌هاي به‌ياد ماندني و زيباي تهران مثل دودكش‌هاي خرابه كوره‌پزخونه‌ها، خاك‌ها و نخاله‌هاي دپو شده كنار جاده، لاشه ماشين‌هاي له‌شده در تصادف جاده‌اي، آسفالت پرچاله‌چوله و معوج، انواع آشغال‌هاي پلاستيكي و بالاخره دشت پهناور خالي و خاكي با بوته‌هاي پراكنده خار نگاه كنه و اين صحنه‌ها رو به‌عنوان آخرين منظره‌هاي ايران تا عمر داره به‌ياد داشته باشه. البته اين مناظر مثل مناظر درياي آبي، جنگل‌هاي سبز و از اين چيزاي بي‌مزه خارجي سه‌بعدي نبوده و بلكه براي پوززني چهاربعدي است! بله حقيقت داره... درحالي كه تمام اين مناظر به‌يادموندني رو نگاه مي‌كنيد، انواع بوي زباله، دود كارگاه‌ها، دود سوزاندن آشغال‌ها، بوي مرغ‌داري و گاوداري‌ها رو هم به‌مشام مي‌كشيد كه اثرگذاري مناظر رو بيشتر و عميق‌تر مي‌كنه. البته اگه احيانا مهمون رودربايستي‌دار كاري و يا توريست خارجي دارين سعي كنيد شب از اين مسير برين يا واي‌سين تا بيست سال ديگه كه مترو بكشن اونجا رو و از زير زمين برين چون اين مناظر فقط در فرهنگ ما ريشه عميق داره و براي اون بي‌فرهنگ‌ها كه مثل ما عمق زيبايي اين چيزا رو نمي‌فهمن فقط يادآور كثافت هستش.

خوب عزيزان من فعلا كفم بريده و ان‌شاالله پست بعدي در مورد خود فرودگاه خواهد بود.

No comments: